هلیاهلیا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

هلیا، شکوفه هلو

هلیا عسل من کیه؟

سلام خوشکل مامان از بعد از تولد یکسالگی ات به حدی سرم شلوغ شده که دیگه هر ماه 20 ام که رد میشه از یادم می ره.. تو همین طوری داری بزرگ می شی و هر روز با روز قبل کلی تفاوت داری.. موهات کلی بلند شده و می خوام بازم ببرمت ارایشگاه.. دستت و می گیری و مدام از همه چی آویزون می شی اما کماکان راه نیفتادی و من بی صبرانه منتطر راه افتادنت هستم.. این روزا خیلی شیطون شدی و مدام تا سرت توی کابینته یا داری از پله جلوی آشپزخونه بالا و پایین می ری .. وقتی روی صندلی غذات بهت غذا می دم نصفش و می ریزی زمین و بعد دوست داری از زمین جمعشون کنی و بخوری! هر روز یه عالمه خرت و پرت از زیر میز غذات جمع می کنم و یه کار هم به کارام اضافه شده.. از مادرید برات...
29 مهر 1392

هلیای من..

سلام دختر قشنگم.. خیلی وقته که فرصت نشده برات بنویسم و از کارای جدیدت بگم.. اینقدر زود بزرگ می شی و هر روز کارای جدید می کنی که من اگه جایی ثبتشون نکنم از یادم می ره.. تو این چند وقتی که رفتیم سفر و برگشتیم یه دنیا تو فرق کردی و بزرگ شده قشنگ می فهمی بهت چی می گم.. خودت دوست داری غذا بخوری.. سرسر می کنی و وقتی برات آهنگ می ذارم عقب جلو می ری و دل من برات غنج می ره.. هنوز راه نیفتادی و همش کارای خطرناک می کنی لبه میزها رو می گیری و بلند می شی.. دندون نیشت و کرسی های بالا و پایینت بیرون زده و مدام پشت سر هم همه رو گاز می گیری! وقتی بهت می گم بوس بده لپت و می چسبونی به لبم و هی پشت سر هم بوس می دی.... این همه ناز و ادا رو از ک...
13 مهر 1392
1